( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

طفلک اینجا ، مثل دل خودم متروکه شده .... 

باید آبادش کنم ... 

نظرات 7 + ارسال نظر
رویای خاکستری جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:17 ق.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام سعیده جان خوبی؟
موفق باشی. آپت رو میگما.
حالم گرفتست. دلم گرفته. امشب یکی از بدترین شبای عمرمه اما میگذره. گریه دارم گریه

سیگارچی جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:29 ق.ظ http://sigar.blogsky.com

مرسی که لینک کردی

آمنه جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ق.ظ

سعیده جان چه دلگیری دختر!

خودم جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:50 ب.ظ http://bikhiyalll.blogfa.com

آباد کن هم خودتو هم اینجا رو

مینو جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 06:51 ب.ظ http://zhiivaar.blogsky.com/

خوبی گلم؟ چقدر تلخی این روزها از نوشته هات داد میزنه
آباد شو ما منتظریم منتها اول خودت بعد وبلاگت

آرش جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:48 ب.ظ http://www.setarehbaran.mihanblog.com

پس به زودی سعیده خانوم هم میشه سردار سازندگی

علی کوچولو یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:21 ب.ظ http://karikalemator.blogfa.com/

خدا منو بکشه توی پست بالایی بجای سعیده نوشتم سعید
شرمنده به خدا خاله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد