من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
درباره من
بی دلیل آسمان ابریست
بی دلیل باران می بارد
بی دلیل دلتنگ شده ام
در این ازدحام فکر و قهر و دغدغه
بی دلیل شعر می گویم
ملامتم مکن
من که دریا نیستم
من تنها شاعری هستم تهیدست
که به بهانه ابرو باران و قهر
شوریده می شود
وشعر می گوید.
ادامه...
سبد سبد گل به سعیده عزیزم
سلام .
باران که نبارید عاشقم .
گر ببار عاشق تر .....
وبلاگ زیبا و قشنگی دارین به واسطه یه دوست با وبلاگ شما آشنا شدم دوست داشتین به ما هم یه سر بزنید [گل]
ته نی نی چشمهایت
مردی نشسته است
که خستگی اش را
می شناسم
از اهالی همین حوالی ست
با غربتی که
کسی نه دیده است و نه دیدن اش را تاب می آورد
من آدمم
ولی قبول دارم که یه اتفاق کوچکم.
salam.in sher motealegh be geranaze mosavie k injori nist.in eshtebahe kami.!!!!!!!!!
تو یه اتفاقی
اما نه کوچک
که بزرگ
..ولی من هزار تکه می شوم که هر تکه ام جایی می افتد که هیچ وقت پیدایش نمیکنم/ پیروز باشی
نیمه ی باد و می شه دوباره پیدا کرد ... ولی نیمه ی دست تو رو ...
چه ناز بود ...
افرین به شما و دوست خوبتان. بسیار دلنشین بود.
تو تمامی این نیمه ای
نیمه دیگر منی ام که از آن توام
پرواز پرنده جانم را بهانه توئی ...
فوق العاده بود...