( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

من از زندگی چه میخواستم

جز آسمانی که ببارد

و زمینی که برویاند ...

حالا در هجوم اینهمه شب

چشم انتظار کدام ستاره ام ؟

...

...

خدا کند , خدا یادش نرود

روزهایمان را آفتابی کند ...

نظرات 10 + ارسال نظر
دختردوزخی شنبه 5 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:56 ب.ظ http://zehne-man.blogsky.com/

سلام

بهت قول میدم خدایادش نمیره

بیاشرط ببندیم

احمدرضا توسلی شنبه 5 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ب.ظ

کاش یادش نـــــــرود!

سپیده دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:54 ق.ظ http://mynotebook.blogsky.com

خدا یادش نمی رود!

مهسا چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:44 ب.ظ http://qqqq.blogsky.com

دلت همیشه آفتابی باشه و با نورش روزهای عزیزانت رو گرمی و انرژی ببخشی.

علی پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:47 ب.ظ http://derama.blogsky.com

آفتاب هم برنتابد غمت نباشد
که تو خود آفتاب خویشی
اگر بخواهی ...

دامینه یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:53 ب.ظ http://www.damineh.blogsky.com

خورشید روزای ما پشت ماه قایم شده
این شب ها همان روز های ماست

وحید دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:28 ق.ظ http://www.arinoos.blogsky.com

خدا کند که حکمت کارهایش را بفهمیم و شکر کنیم.
او یادش هست ما یادمان رفته

آمنه سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:32 ب.ظ

یادش نمی رود بانو!
خیالتان راحت!

haamed یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:27 ب.ظ http://dabestan.blogsky.com

وبلاگ دلوازی داری
خوب بود اومدم اینجا
حس راحتی داره :)))

وحید پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:12 ب.ظ http://vahid-boy.blogsky.com/

سلام
منم همدردتم
فکر کنم خدا سال هاست که فراموش کرده
اما میتونی کاری کنی که خدا یادش بیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد