( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

تا نگاه میکنی

ذره ذره آب میشوم

توی چشمهای تو ,

                       شراب میشوم

سربکش مرا

لابلای بوسه هات

غرق خواب می شوم...