( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

اینجا دفتر تنهایی های من بود . تنهایی م هر چه کمرنگ تر شد حضورم در اینجا هم کمرنگ تر . حالا می آیم هر چند وقت یکبار میبینمش تا فراموش نکنم همدم تنهایی هایم را... 

همین . 

و 

رو نوشت به خدا : 

گرچه افتاد ز زلفت گره ای در کارم 

همچنان چشم امید از کرمت میدارم... 

نظرات 5 + ارسال نظر
زئوس دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:20 ب.ظ http://aiolos.blogfa.com

ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﯿﻞ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺗﻘﻼﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ ﭼﻪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﺧﻨﻪ ﻧﺎﻣﺮﺋﯽ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﯿﺮﮔﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺍﺛﺮ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﮔﻮﺷﺖ ﻟﻪ ﺷﺪﻩ، ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺗﺮﮎ ﺧﻮﺭﺩﻩ، ﺧﻮﻥ ﭘﺎﺷﯿﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺻﺤﻔﻪ ﯼ ﺗﯿﺮه ی ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﺴﯿﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻦ ﺑﺴﺖ یک ﻣﺮﺯ ﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﯾﺎ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻦ

آپ شد

اسارت

پوچ شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:11 ب.ظ http://www.mkamali.com

سلام
-----
این روزها. دستی ندارم که تابلو هارا کنار بزند. که بگویم من اینها نیستم. نیستم پسرکی که خنده لبهایش را رها نمیکند. من نیستم این آرامش پر از لبخند. این گوش های همیشه شنوا. نیستم،

ته مانده های یک مرد شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ب.ظ http://tahmandeha.blogfa.com

گاهی باید به ریشه مان برگردیم
به خانه های قدیممان
به دبستان کودکی هامان
به دفتر تنهایمان
گاهی باید به ریشه مان برگردیم
حتی اگر مثل لوبیای سحر آمیز
تا آسمان قد کشیده باشیم...

سبحان چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ق.ظ http://smartsim_asia.com




انتخاب شعرات واقعن به جاست

اذر یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:46 ق.ظ http://matoushka.blogfa.com

خیلی قشنگ نوشتی لذت بردم رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد