من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش
درباره من
بی دلیل آسمان ابریست
بی دلیل باران می بارد
بی دلیل دلتنگ شده ام
در این ازدحام فکر و قهر و دغدغه
بی دلیل شعر می گویم
ملامتم مکن
من که دریا نیستم
من تنها شاعری هستم تهیدست
که به بهانه ابرو باران و قهر
شوریده می شود
وشعر می گوید.
ادامه...
سلام برو پایین منو میبینی یعنی تو قبلی نظر دادم
دنبال چه می گردی در خاطره های خود/ آن برگ خزان دیده در دست خزان جان داد!!!
از لینک ممنونم
سلام
انتظااااار ....
زیاد تجربش کردم ....
من با یک واقعیت دیگه از دنیای خودم به روز هستم
---
موفق باشی