( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

...و اما من ...

اگه اینقدر ترسویی،
بهتره هیچ کاری رو شروع نکنی!
اگر هم شروع می کنی، اونقدر شجاعت داشته باش که تا آخرش بری.

خداوند، پروردگار شجاعان است...
نظرات 5 + ارسال نظر
وحیده چهارشنبه 20 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:10 ب.ظ

و شجاع کسیه که جرات داشته باشه با خودش صادق باشه..

پرستو پنج‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ق.ظ http://www.khatereha8.blogfa.com

سلام


ای معبود من!
با لباسی به سپیدی اخلاص
بر سجاده ای به وسعت هستی
سر بر سجده عبودیت تو نهاده‌ایم
تا بداینم همه ،
زندگی بودن نیست
زندگی ماندن نیست
باید رفت و شدن را پیوست.


به امید دیدار

زینب پنج‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:01 ب.ظ http://zeynab73.blogsky.com

بیشتربه شجاعت فکرکنیم تا ترس.رهاکن وبه خدا محول کن.

حامد شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:56 ق.ظ

این زخم سلامت علاج را به سکته وا میدارد
که من در شبهای روزنامه خواندم
پزشک به بالین بیمار
مرد

مسعود جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:02 ب.ظ http://pushing.blogsky.com

گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم مرد خطر باش
وب قشنگی دارین
خوشحال می شم به وب منم یه سر بزنی

(( در آرامش اقیانوس آرام پایدار باشی و جاودان ))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد