( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنشدرباره من
بی دلیل آسمان ابریست
بی دلیل باران می بارد
بی دلیل دلتنگ شده ام
در این ازدحام فکر و قهر و دغدغه
بی دلیل شعر می گویم
ملامتم مکن
من که دریا نیستم
من تنها شاعری هستم تهیدست
که به بهانه ابرو باران و قهر
شوریده می شود
وشعر می گوید.
ادامه...
پیوندها
- یسرک تنها
- عروس زاگرس (علی )
- کوچ چکاوک (مسیح )
- عاشقانه های یک آدم اینجوری
- آسمان...(محسن )
- شاید همین باشد (مهسا )
- من و خودم ( آمنه )
- خیزران
- نگار هستم متولد ۵/۱۰/۱۳۷۱
- آرینوس
- یه عالمه حرف
- دورنگارها سخن می گویند ( محمد جواد )
- ته مانده های یک مرد ( امیر )
- شاه خاموش
- تار و ترمه ( احمد رضا توسلی )
- وبلاگ رسول یونان
- وبلاگ خلیل جوادی
- آیینه ی من ( روزبه )
- دکوراسیون داخلی رویال
- پسر معمولی ( شهاب )
- علی کوچولو و یه دنیا حرف
- مزخرفات بین دو سیگار
- بانو
- someone
- حاشیه های پوچ
- غزل عشق است..( علی محمد محمدی )
- اگر پاسبانی که در تاریکی سوت میکشد...
- دل گیجه های من
- طاعون
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- سعیده 241
بایگانی
- تیر 1396 1
- تیر 1394 1
- خرداد 1394 2
- مهر 1391 1
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 2
- اردیبهشت 1391 1
- فروردین 1391 1
- اسفند 1390 1
- بهمن 1390 3
- دی 1390 1
- آذر 1390 2
- آبان 1390 1
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 1
- تیر 1390 1
- خرداد 1390 1
- اردیبهشت 1390 1
- اسفند 1389 1
- بهمن 1389 1
- آذر 1389 1
- مهر 1389 1
- شهریور 1389 1
- مرداد 1389 1
- تیر 1389 2
- خرداد 1389 2
- اردیبهشت 1389 2
- فروردین 1389 1
- اسفند 1388 2
- بهمن 1388 3
- دی 1388 3
- آذر 1388 2
- آبان 1388 3
- مهر 1388 3
- شهریور 1388 2
- مرداد 1388 5
- تیر 1388 5
- خرداد 1388 3
- اردیبهشت 1388 2
- فروردین 1388 4
- اسفند 1387 4
- بهمن 1387 6
- دی 1387 8
- آذر 1387 5
- آبان 1387 6
- مهر 1387 5
- شهریور 1387 10
- مرداد 1387 14
- تیر 1387 9
- خرداد 1387 8
- اردیبهشت 1387 8
- فروردین 1387 8
- اسفند 1386 6
- بهمن 1386 5
- دی 1386 5
- آذر 1386 3
- آبان 1386 8
- مهر 1386 12
- شهریور 1386 9
- مرداد 1386 16
- تیر 1386 13
آمار : 201855 بازدید
Powered by Blogsky
دربدر تر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی روید
ای تیز خرامان
لنگی پای من
از ناهمواری راه شما بود ....
-احمد شاملو -
نفرین به هر چه بوی گند میده ........نفرین به زندگی تو !
باور کن اونور این قبله ای که تو روبروش وایستادی هیچ خدایی وجود نداره ....
کاش یکبار هم خدای زندگی منو میدیدی....کاش نمی ترسیدی ..
توی پرانتز : من فقط یه کم عصبانی ام ٫ همین .
سعیده
شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ب.ظ
نمی دونم چی باید بگم
نمی دونم بگم .... یا.... بی خیال قشنگ بود
سلام سعیدۀ خوب !
عزیز من خیلی خیلی قبل ترها به این افتخار دست یافتم . اگر خوب نگاه می کردی حتما می دیدی .
باز برایت بیشتر می خوان و بیشتر می گویم .
یا حق
سلام
مر۳۰ خبرم کردی
آپ جالبی بود مثل همیشه
میدونی!
به قول این یارو. این قبری که اینا دارن بالای سرش فاتحه می خونن هیچ مرده ای توش نیست...
کار جماعت امروزی شده آه و واویلا از دست این و اون.
می دونی چرا؟ آخه هیچکی جیگر اینو نداره که یه کاره کارستون کنه.
پای همه در گل مانده است...
سلام
عصبانیتتون رو قشنگ القا کردین.
من که واقعا ترسیدم!!!
اما خداییش قلم توانایی دارید.
نمی خوام الکی تعریف کنم ولی نوشته هات بسیا ر خوب تلفیق شده اند از شعر های شاعر ها + نوشته های خودت.
لطفا کمی بلند تر بنویس نوشته هات کمی کوتاهن.
به منم سر بزن.
خوشحال میشم.
سلام دوست عزیز. خوبی؟
عاشقانه تر از همیشه ( دفتر عشق ) به روز شد ....
منتظرم. شاد باشی. یا حق
خنده تلخ آدما همیشه از دلخوشی نیست
گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست
گاهی دل اونقدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره
یه حرف خیلی ساده هم گاهی چقدر غم میاره
از صفحه ی اول بلاگ اسکای به وبلاگ تو رسیدم.
از اون وبلاگ هاییه که نمی تونم همین جوری کامنت بذارم. باید برم آرشیوت رو زیر و رو کنم بعد بیام. فعلاً
چرا؟
از آمدن بهار و از رفتن دی
اوراق وجود ما همی گردد طی
می خور ، مخور اندوه که فرمود حکیم
غمهای جهان چو زهر و تریاقش می
سلام سعیده جون. چطوری ؟ خوبی ؟ چه خبر؟
مرسی که سر زدی. این روزا حسابی سرم شلوغ هست. اصلن نمیرسم سر بزنم. در گیر اسباب کشی به تهران هستیم. الانم که اومدم کرمان انتخاب واحد. بازم سر بزن. فعلن خداحافظ...
سلام
شعرهای قشنگی نوشتی ... شاد باشی .. راستی یه سر به من هم بزن
الان یه کم عصبانی هستی !
بعداْ نظرمو میگم ...
سلام سعیده خانم
اولا که به خاطر انتخاب این شعر شاملو ازت ممنونم.
دوما نبینم عصبانی باشی بگو کی اذیتتت کرده خودم حسابشو میرسم.
سعیده جان زندگی پستی و بلندی زیاد داره امیدوارم از زندگی عصبانی نباشی.
این شعر شاملو من را به یاد چیزی انداخت ...
------
چه عصبانیت قشنگی ...
با همه کوتاهیش خیلی قشنگ حرفت را زدی .....
موفق باشی
سلام
من چند وقتی نبودم ،امدوارم که بخشیده شم
شاملو : دوشیزه عشق من مادری نامهربان است . . .
سلام آبجی چی شده عزیز .
میگن لجن رو هر چی هم بزنی بوی گندش بیشتر میشه پس الکی شخم نزن به قول وحیده عزیز باید یه کاری کرد .
راستی این شعر استاد واقعا زیبا است آدم سیر نمیشه : ای تیز خرامان لنگی پای من از ناهمواری راه شما بود .
مرسی .
به امید سبز بودنت.
سلام
مثل اینکه بازم دیر اومدم مامانم گیر میده دیگه چیکار کنم؟
ولی خیلی قشنگ بود نبینمت عبصانی(عصبانی!!)
(ولی خیلی نازگلی عبصانی می شی )
یه لیوان آب خنک بخور اینا هم ول کن!! بذار انقدر مرده پرستی کنن انقدر جلوی خدایی که ازش بت ساختن دلا راست شن که بمیرن!
قربانت یک آدم اینجوری
ای بابا! این که غیرتی شدن نداره. چون اولاً منظورم از آزمایشگاه، آزمایشگاه مدارس بود. دوماً حتماً متوجه شدی که همه ش یه شوخی بود.
ما آزمایشگاهیا دست نشانده های شیطان بزرگیم؟؟؟ عجب!
خیلی قشنگ بود...ولی فکر کنم یه کم زیاد عصبانی بودی نه یه کم!!!
سلام دوست گلم
به قول سهراب: از چه دلتنگ شدی ؟ دلخوشی ها کم نیست، مثلا کفتر آن هفته ...
عصبانی نبینمت سعیده جان
می گذرد این سختی ها این ثانیه های دردناک روزی نه چندان دور
خواهد آمد صبحی روشنتر با بارش باران رحمتی بی دریغ که دلت از لطافتش تازه شود
باور کن دوست من
سلام سعیده خانم
عصبانیتت برطرف شد؟
سلام
چرا آپ نکردی ؟؟؟
نکنه هنوز عصبانی هستی ؟؟؟
آره ؟؟؟
به روز هستم و خوشحال می شم سری بزنی
سلام
گلم یه آدم اینوری بد قول شده تو که هنوز خوش قولی مگه نه؟
آپم من و که فراموش نمی کنی؟
پس منتظرتم
چشم براهم نذاری
قربانت یک آدم اینجوری
دوست خوبم به روزم .. منتظرم عطر یاست به وبلاگم زندگی بده
--------------
تو رو زیبا می خواهم ..
گرچه نمی توانم زیبایی تو را درک کنم ..
نمی توانم درک کنم که چرا پرندگان زیبا می خوانند..
وچرا عاشق تو هستم..
***********
زلالی آب
زیبای کبوتر
ناز آهو
عطر یاس
وتمام افسانه های عاشقی را از تو می خواهم..
**********
من تو را می خواهم ...
سلام دوست عزیز. چرا عصبانی هستی !؟
زندگی رو سخت نگیر. پیر میشی ها. انشالله همه چی حل میشه . . .
منتظرت هستم ...
سلام مرسی که به من سر زدی. ممنونم. شاد و سربلند باشی
سلام خانومی
بهت قول میدم نمی تونه خدای زندگیت رو ببینه.باور کن بعضی وقتا ساده ترین مسائل تبدیل می شه به بغرنج ترین و بعید ترین...
آدما گاهی با یک زبون حرف می زنن و لی حرف همدیگرو نمی فهمن..
همیشه بخند عزیزم.