( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

اوج

 

هیچ کس نگفت

پرواز دروغ است

 

بیچاره پرنده !

به خورشید که رسید

پرهایش سوخت !

نظرات 25 + ارسال نظر
رویای خاکستری شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام دوست خوبم.
بیچاره پرنده٬ بیچاره مَردُم
موفق باشی

علیرضا یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:57 ق.ظ http://alirezahafizi.blogfa.com

سلام . واسه ی آخرین بار بازم ممنونم که دعوتم کردی .
شاد باشی و خدانگهدار .

*سراب* یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:26 ق.ظ http://mirage.blogsky.com

سلام سعیده جون
خیلی قشنگ بود


پرهای پرنده که سوخت
من پر پر شدم!
!!!
ممنونم
شاد باشی

طلوع یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:24 ب.ظ http://www.tanhaasman.blogfa.com

بیچاره پرنده مرد ه نه..اخه پراش سوخته بدش سوقوط کرده دیگه ..شعرات کمکم داره جنبه ی طنز پیدا می کنه ها..

حنوش... یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:15 ب.ظ http://www.hanoosh.blogfa.com

سلام دوست خوبم

وقت غروب، خورشید رفت .. گل آفتابگردان به دنبال خورشید می گشت .. ناگهان ستاره ای چشمک زد ...
امّا آفتابگردان سر به زیر انداخت
گلها هیچ وقت خیانت نمیکنند!!
×××
زیر نور ستاره ها منتظر طلوعت می مونم ... آپم

مهتاب یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:52 ب.ظ http://friendship.blogsky.com

سلام سعیده ی عزیزم
ممنونم که مثل همیشه به یادم هستی .
مطلب زیبایی نوشتی گرچه به نظر من مشکل این پرنده زیاد اوج گرفتنه بیش تر از حد.
به امیددیدار

سمیزا یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:19 ب.ظ http://naroyi.blogfa.com

مرسی زیبا بود به ما هم سری بزن

آمنه یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:30 ب.ظ http://www.ameneh1357.blogfa.com/

پرنده حتی اگه میدونست که عاقبت پرواز رو باز می پرید
آخه اون هویتش پروازه!

دلتنگی یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:53 ب.ظ http://www.deltangiii.blogsky.com

سلام خوبین
چه خبر
من اپ اپم
کوچولو داشتین ولی قشنگ بود
منتظر رد پاتون هستم بیاین ها
یا حق

ایلیا یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:04 ب.ظ http://iliya.blogsky.com

میایی آرام آرام پایین
میایی و من چشم در انتظار آمدنت هستم که مثل همیشه قدر این دانه ها را بیشتر از پیش میدانم .شما دانه ی برفی هستی که در کنار هم گوله برفی میشوید و من آدم برفی ای را از سمبل روزهای برفیم درست خواهم کرد... پس تا هوای ما بس ناجوانمردانه سرد است بیا..منتظرم...

رضا یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:50 ب.ظ http://hoof.blogsky.com

بازم قشنگ بود نمی دونم چی بگم طبق معمول

Ice boy یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:29 ب.ظ http://faryadegharibe.blogfa.com

سلام

مرسی که خبرم کردی ..بیچاره پرنده...... زیبا بود

با دو داستانک غمگین آپیدم.

منتظرت می مونم.

آرش یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:11 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

اصلا هم پرواز دروغ نیست
خیلی هم جالب و خوبه
فقط باید اینو به خاطر داشته باشیم که زیاد نپریم

غزال۱۳ یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:41 ب.ظ http://www.ghnf.blogsky.com

سلام چرا خبرم نکردی؟؟؟؟؟؟؟
الهی بمیرم بیچاره پرنده هه راستی سعیده جونم.خانوم گل
منتظر حضور سبزتم که بیای و شعر منتظرمو بخونی.زودی بیایا...

حسرت پرواز یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:54 ب.ظ http://www.hasrate-parvaaz.blogsky.com

سلام عزیزم.من همون پرندم که پرام سوخته.
زیبا بود.مرسی که خبرم کردی.تنهام نذار.منتظرت هستم.
شاد باشی.

مهسا یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:01 ب.ظ http://qqqq.blogsky.com

سلام عزیزم
این نوشته های کوتاهت رو خیلی می پسندم.
می بینم که از بی سوژه بودن خلاص شدی.
وای سعیده من عاشق پروازم...این پستت رو که خوندم یاد اون وفتایی افتادم که خواب میبینم دارم پرواز می کنم...وقتی از خواب می پرم حس می کنم سقوط کردم.
تاحالا خواب پرواز دیدی؟
*******************************

چرا زندگی یه وقتا اینجوری آدم رو غافلگیر می کنه؟ آدم خودشم نمی فهمه از کجا خورده! من خوب تجربه کردم اون سوختنی رو ازش میگی.

وحیده یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:37 ب.ظ

اینم همون حکایته مرغ زریه که اونقدر رفت تا به نور رسید و با گفتن آخرین کلمه پرهاش سوخت...

ولی
پرواز دروغ نیست. باید دمی هم شده بال گشود از بند این زمین...

نظارتی(مسیح) یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:17 ب.ظ

این روزا خیلی دلم گرفته
نکنه همه چیز دروغ باشه هان!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

pegah یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:46 ب.ظ http://6071.blogfa.com

سلام
خوفی؟
خیلی جالب بود
حیوونکی پرنده
خوش بگذره بابای

رویای خاکستری دوشنبه 7 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:30 ق.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام سعیده جان. خوبی؟
من آپم و منتظرتم دوستِ گلم
راستی من لینکت کرده بودم. خوشحال می شم اگر من و لینک کنین.
موفق باشی

هیچ کس دوشنبه 7 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:47 ب.ظ http://www.imj.blogfa.com

سلام

برای پرنده همین بس است که از این زمین خاکی بلند می شود ،اگرچه به اوج نرسد . . .

خوش بحال پرنده

موفق باشی و پیروز

ساینا دوشنبه 7 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 ب.ظ http://chakavaketanha.blogsky.com

بذار پرنده پرواز کنه
حتی اگه انتهاش آبی رسیدن نباشه !
همین خیال خوش است
دل کندن از این جا و رفتن و رها کردن !!!
.
.
.
.
سعیده جان .خیلی خیلی زیبا بود !
تو فارق العاده ای ....(جدی می گم )

یک آدم اینجوری سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:24 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام سعیده جونم!

گلم ببخشید دیر کردم این چند روزه حالم بد بود اصلا نیومدم اینترنت...

خیلی قشنگ بود...

اما بدون که پرنده ها به عشق پرواز زنده اند اگه پرواز نمی کرد دق می کرد می مرد...

قربانت یک آدم اینجوری!

یک آدم اینجوری پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:11 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام!

سعیده جونی آپم نمی آی؟!!

بدو بدو! قربانت یک آمد اینجوری!

بنیامین شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:07 ق.ظ http://www.posbastaki.blogsky.com

این شعرت خوبه
یه آشنا زدایی توش میبینم اونم دروغ بودن پرواز
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد