( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

 

 نمی دانم تو به پابوس خواب من آمدی

 یا من

 به پای بوسه های تو ...

 

نظرات 23 + ارسال نظر
محمد جواد چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 08:40 ب.ظ http://doornegar.blogsky.com

تنها وجه تسمیه موجود مهم است
دنبال قید مکانش نباش
آن بوسه مقدس را دریاب

مهسا چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 08:57 ب.ظ http://www.qqqq.blogsky.com

یک بوسه بر آن لبان خندان نزنم
تا بر پایت هزار چندان نزنم
گر جان خواهی ز بهر یک بوسه ز من
از عشق لب تو هیچ دندان نزنم

وحیده چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:05 ب.ظ

لبش می بوسم و درمی کشم می
.
.
.

رویای خاکستری چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام سعیده جان. خوبی؟
ممنونم که خبرم کردی. خیلی زیبا بود. کوتاه بود اما معنی آن ٬ خیلی طولانی بود.
موفق باشی

دریا چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 ب.ظ http://biseda62.blogfa.com

حرفی نیست زیبا بود

وحید پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:19 ق.ظ http://www.arinoos.com

شایدم هر دو

سینا پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:12 ب.ظ http://arinoos.com

وبلاگ قشنگی داری خواستم بگم اومدم

یاسر پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:11 ب.ظ http://faryadegharibe.blogfa.com/

سلام سعیده جان

ممنون که خبرم کردی

چقدر عمیق و کوتاه و مفید مینویسی!!!

امروز تو اخبار دیدم یه نفر کرجی تو خونه اش ۲۰۰۰ نوع

کاکتوس پرورش داده. خیلی برام جالب بود. چون اصلا فکر

نمی کردم انقدر تنوع داشته باشه. روش قلمه زدنشون هم

خیلی جالب بود.

محمد جواد جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:43 ق.ظ http://doornegar.blogsky.com

به روز کردم با شعری که زندگی می کنم با آن

آنجلینا جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:53 ق.ظ http://kalagh-sefid.blogfa.com

و همین ندانستها مرا خواهد کشت!

السید درویش جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:58 ق.ظ http://elcid-darvish.blogfa.com

سلام دوست وب خوشگلی داری خوشحال می شم به منم سر بزنی
........................
...............................
......................................
اگه نمی تونم نظر بهتری بدم واسه خودم یه دلیلی دارم
شما به بزرگ وارینون ببخشید

یک آدم اینجوری جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:03 ب.ظ

اگه یه روز به رسم به حقایق می شم خدای عاشق می دم رازم و به ستاره ی دریای قلبت.

در این که زیبا بود و معنی عمیقی هم داشت که حرفی نیست اما بد جوری منو دل تنگم کرد

می دوستمت

قربانت یک آدم اینجوری!

مسیح جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 06:56 ب.ظ

آفرین به این همه ذوق و احساس

آرش جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 07:56 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

چه کوتاه و مفید
به این می گن هنر ایجاز

یاسر جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:13 ب.ظ

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه که بودم



در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید



یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت



آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ماه فرو ریخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ



یادم آید : تو به من گفتی :

از این عشق حذر کن!

لحظه ای چند بر این آب نظر کن

آب ، آئینه عشق گذران است

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا ،‌ که دلت با دگران است!

تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!



با تو گفتم :‌

"حذر از عشق؟

ندانم!

سفر از پیش تو؟‌

هرگز نتوانم!

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر لب بام تو نشستم،

تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم"

باز گفتم که: " تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!



اشکی ازشاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!

اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید،

یادم آید که از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم

نگسستم ، نرمیدم



رفت در ظلمت غم، آن شب و شب های دگر هم

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم!

بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!

*****


مانیا شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:22 ب.ظ http://kalaghparbazi.blogsky.com

...ماه از تب می سوخت
...

مرتضی یکشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 06:12 ق.ظ http://gvan.blogsky.com

سلام سعیده جان من درسال جدید آپ کردم خوشحال میشم که بیایی . نظرت به لینک چیه
شادباشی

آمنه دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:49 ق.ظ

با این کلمه پای بوسی یه جورایی مشکل دارم

دخت هرمزگانی دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:48 ب.ظ http://www.bangeree.blogsky.com

سلام سعیده عزیز ..
مهم اینست که یکی از ما آمد ...
زیبا بود ..
موفق باشی

آسمان دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:18 ب.ظ http://www.zz87.blogsky.com

سلام
من تورا تاج سرم نهادم وتو مرا خاک زیر پای خویش لکن ملالی نیست زیر پای یار بودن خوشتر از تاج روی سربودن که هرگز اورا نبینی مگر در آینه دل...
به کلبه درویشی من یه سری بزن خوشحال میشم البته با نظرت بیایی وبی تفاوت نباش الحقیر خواهشمند آفتاب آسمان

یاسر سه‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:33 ق.ظ http://www.faryadegharibe.blogfa.com


فروغ فرخزاد
F.Farokhzad


--------------------------------------------------------------------------------

پرواز را بخاطر بسپار




دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ایوان می روم و انگشتانم را

بر پوست کشیده شب می کشم

چراغهای رابطه تاریکند

چراغهای رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب

معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی است.



سلام سعیده جان.

اختیار دارین. وظیفه ام بود


محسن یوسفی سه‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:21 ق.ظ http://eskada.persianblog.ir

عجیب بود...

تینا سه‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:31 ب.ظ http://redlife.blogsky.com/

زیبا و کوتاه..خیلی عالی بود ..دوست داشتی بیا و سفره ی قرمز من رو ببین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد