( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

( هذیان های شبانه ی دختری که خوابش نمی برد )

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش

این روزها هر چقدر زندگیمو مرور میکنم ، دلیل اتفاقاتی که برام افتاده بیشتر از اونکه قانعم کنه ، سرگیجه هام رو بیشتر میکنه ......

.......

من کجای زندگی ایستاده ام ؟؟؟

.

.

.

خسته ام ، خیلی خسته ....

 

نظرات 10 + ارسال نظر
علی جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:50 ب.ظ http://adams.blogsky.com

سلام . وبلاگ زیبایی دارین .به من هم سر بزنید . ممنونم . با تبادل لینک موافقید ?

آرش جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

معمولا این موضوع واسه هممون یه جورایی اتفاق افتاده.حالا یا خیلی حسرت گذشته رو خوردیم یا افتخار کردیم که چه کارهایی انجام دادیم

آمنه شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ب.ظ

ببین می دونم حرفی که می زنم یه کم شبیه زر مفته
مخصوصا وقتی حالت خیلی بده

اما میگن دنبال چراها رفتن کمکی بهت نمی کنه
بهتری بری تو پذیرش اتفاقات

یک ادم اینجوری شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:25 ب.ظ

هر جا که وایساده باشی می شه اونجا رو مبدا فرض کرد می شه مقصد بستگی به تو داره می شه هم وسط راه باشه اما راه چی بازم به خودت...

روزبه شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:35 ب.ظ http://www.arinoos.blogsky.com

من در کجای زمین ایستاده ام؟
مرکز ثقل زمین کجاست؟
سلام خواهر عزیزم
هممون خسته ایم
زیاد فکر نکن
همون جوری میشه که خودت نوشتی
از اینکه اومده بودی خیلی خوشحال شدم
شاد باشی

رویای خاکستری یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:08 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام گلم. امیدوارم که خوب و خوش باشی
این سؤال هاست که تو را به تکامل و کمال نزدیک و نزدیک میکنه. چرا؟ کی ام؟ کجا هستم؟

موفق باشی

علی یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:34 ب.ظ http://adams.blogsky.com

سلام . مطلب شما واقعا زیبا بود . به منم سر بزنید . موفق باشین

ثالث یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:34 ب.ظ http://shakhse-sales.blogsky.com/

سلام و سلام اسم خداس
سلام و سلام سلامتی میاره
اولشو خوب اومدی... مرور زندگی خیلی چیزا رو خودبخود حل میکنه
وسطشو خوب اومدی... سوال همیشگی که من کیم و باید چکار کنم خیلی از پیچیدگی‌ها رو باز میکنه.
آخرشو ... خوب نیومدی... شاید اگه اون دوتای اولو ول نمیکردی خسته نمیشیدی باور کن.
راستی دوبیتی دوست داری؟ اگه داری سر بزن.

وحیده سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:01 ب.ظ

بهتره زندگیمون رو مرور نکنیم.
بهتره چشماموم رو فقط به فردا بدوزیم.
دیروز های من همه پر از سواله!!!
.
.
.
شاید فردا روز دیگری است.

تینا سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:29 ب.ظ http://redlife.blogsky.com/

یاداوری اتفاقات گذشته چندان دلچسب نیست..البته اگر یاداور خوبی ها نباشن!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد